بسترهای تاریخی تهاجم به مهدویت
مهدویت از آن عقاید بسیار کارگشاست و به همین دلیل دشمنان ازیک طرف و البته دوستان نادان هم ازطرف دیگر بر آن میتازند. گاهی دوستان نادان، از روی نادانی و بر اثر بی توجّهی، کاری میکنند که هیچ دشمن دانایی به آن خوبی نمیتواند ضربه بزند!
" همه ی عقاید سازنده، مورد تهاجم دشمن قرار گرفته است"، این فرازی کلیدی از بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی است که سالها پیش به مناسبت نیمه شعبان در دیدار با مشتاقان آن حضرت فرمودند. معظم له در ادامه چنین شرح دادند: «در مورد ماجرای اعتقاد به مهدی موعود یعنی اینکه در آخر الزّمان از خاندان پیامبر، شخصی ظهور میکند که دنیا را از عدل، از دادگستری و از نیکی پُر میسازد و تبعیضها، ظلمها، سوءاستفادهها و فاصلههای طبقاتی را از بین میبرد نیز خیلی کار کردهاند.... این عقیده از آن عقاید بسیار کارگشاست. به دلیل همین که کارگشاست، دشمنان از یک طرف و البته دوستان نادان هم از طرف دیگر بر آن میتازند. گاهی دوستان نادان، از روی نادانی و بر اثر بیتوجّهی، کاری میکنند که هیچ دشمن دانایی به آن خوبی نمیتواند ضربه بزند! ... در سندی که من دیدم، بزرگان استعمار و فرماندهان استعماری توصیه میکنند که ما باید کاری کنیم که عقیدهی به مهدویّت، بتدریج از بین مردم زایل شود!» (25/9/76) مروری بر تاریخ اندیشه اسلامی به خوبی آشکار میسازد که مساله مهدویت که یکی از مفاهیم بنیادی در آموزههای اسلامی و حتی در مفاهیم همه ادیان الهی است, در بستر تاریخ و در قالب اذهان مختلف دستخوش آسیبها و انحرافات مختلفی شده است. در این بین عوامل و بسترهایی در ایجاد انحراف در مساله مهدویت موثر بودهاند که مهمترین آنان را میتوان چنین برشمرد: 1- نماندن بحث مهدویت در سطح خواص و ورود آن به گستره عوام یکی از زمینههای آمیخته شدن این حقیقت ناب با خرافه و کژفهمی بوده است. 2- اختلافات مذهبی شیعه و سنی در مفهومی چون مهدویت نیز کشانده شده است. این مساله موجب گردیده که مفهوم مهدویت نیز در جدال و رقابت میان شیعه و سنی از دسترس تحریفگران مصون نباشد و مخالفین خاندان اهل بیت(ع) در این زمینه نیز دست به ترفند زنند. احادیث و روایات فراوانی در زمینه مهدویت از طریق اهل سنت نقل گردیده که متاسفانه از اعتبار و صحت لازم برخوردار نبوده و تنها در ایجاد خرافات و انحرافات عقیدتی در سطح عوام جامعه موثر بوده است. 3- مهدویت, از جمله مفاهیمی است که دشمنان اسلام از جمله جریان یهودیت و مسیحیت نسبت به آن حساسیت نشان داده و از آنجا که از جمله مفاهیم "عزت بخش" است که از آینده روشن با عظمت اسلام خبر میدهد و از غلبه دین اسلام بر دیگر ادیان و فراگیر و جهانی شدن اسلام حکایت دارد, لذاست که دشمن و کینه توزان اسلام از همان ابتدا نسبت بدان کینه و عقده داشته اند و از هر فرصتی برای ضربه زدن بدان دریغ نداشتهاند. ورود اسرائیلیات برای ایجاد تحریف در اسلام, دامن مقوله مهدویت را نیز گرفته و تحریفاتی متعددی در این زمینه توسط دشمنان اسلام وارد شده است. نمونهای از این اقدامات در قرون اخیر، تلاشهای دولتهای استعماری بالاخص انگلیس در فرقه سازی در جهان اسلام است که اغلب آنها با محور قرار دادن مساله مهدویت شکل گرفتهاند. فرقه ضاله "بابیت" و "بهائیت" نمونههای از این افدامات استعماری هستند که رهبران آن مدعی مهدویت داشته و خود را "باب" و در مرحله بعدی "مهدی" خواندند. 4- یکی دیگر از عوامل و بازیگران عرصه ایجاد تحریف و آسیب در مساله مهدویت، حکومتهای جائری بودهاند که آموزه "مهدویت"، همواره به عنوان تهدیدی بر علیه حکومت ایشان مطرح بوده است. جوهر و حقیقت مهدویت که بر تلاش برای مبارزه با ظلم و جور و گسترش عدالت و آزادی بر زمین و تشکیل حکومتی عادلانه بدست رهبری الهی اشاره دارد, همواره موجب تقویت نهضتها و جنبشهای عدالتخواهانه و ضداستبدادی بوده و موجب تضعیف و بسترساز تهدیدی برای حکومنتهای جائر به شمار میرفته و به همین خاطر مبارزه با این باور و اعتقاد در دستورکار چنین حکومتهایی در طول تاریخ بوده است. 5- یکی از بسترهای مهمی که در طول تاریخ اسلام زمینه ایجاد آسیب و تحریف در مقوله مهدویت را فراهم آورد, تلاش جریانهای سیاسی نوپایی بوده است که برای رسیدن به قدرت و اثبات حقانیت و کسب مشروعیت خود از مفاهیم مقدسی چون مهدویت سوء استفاده نمودهاند. این جریانهای سیاسی که تعداد آنها در طول تاریخ بالاخص در سده دوم هجری کم نیست، تلاش داشتند تا با مشابه سازی حرکت خود با حرکت مهدی(ع) مبتنی بر آنچه در آیات و روایات نقل گردیده، از عطش انتظار مردم سوء استفاده کرده و در جهت تقویت حرکت خویش بهرهبرداری نمایند. 6- اختلاف در مساله مهدویت منحصر به اختلافات شیعه و سنی نمیشود, بلکه باید گفت که در میان فرق شیعی نیز یکی از مسائل بحث برانگیز موثر مقوله مهدویت است. اختلافی که خود به آسیبی برای مقوله مهدویت مبدل گردیده است. 7- یکی دیگر از بسترهای مناسب برای ایجاد انحراف و آسیب پذیری مساله مهدویت، شکل گیری بحرانهای سیاسی و اجتماعی و ایجاد نوعی از هم گسیختگی اجتماعی در جامعه است که موجب نوعی سیاست زدگی و بسترسازی برای رشد اندیشه های انحرافی است. در این شرایط که جامعه با نوعی بن بست و ناامنی مواجه است، این اندیشه که از طریقی فرامادی و غیرطبیعی و با ظهور یک قهرمان و منجی است که میتوان شرایط را دگرگون نمود, در اذهان جامعه شکل گرفته و بخاطر جذابیتی که دارد مورد استقبال عمومی قرار میگیرد. در این شرایط بازار تفسیرها و تحریفهای مختلف برای ظهور منجی آماده گشته و بسیاری از احادیث و روایات بدون دقت در سندیت آنها و یا معنای حقیقی آن, تنها از آنجا که با شرایط موجود تا حدودی قابل تطبیق است, نقل محافل شده و دهان به دهان نقل میگردد. انواع و اقسام نشانه های ظهور برای اثبات نزدیکی ظهور به طور نادرستی مطرح و تطبیق داده میشود و از سویی دیگر بازار مکاران و شیادان دروغین ارتباط با امام زمان(ع) نیز داغ شده و نوعی تقدیرگرایی انحرافی و "انتظار سیاه" جایگزین حقیقت متعالی مهدویت میشود. 8- رقابتهای قومی – قبیله ای و تعلقات سرزمینی را نیز در کنار عوامل مذکور میتوان به عنوان یکی از بسترهای آسیب و تحریف دانست. وجود رقابتهای قبیلهای در دوران جاهلی که بعد از ظهور اسلام نیز تداوم یافت در این میان موثر بود و هر یک از قبایل در مقابله با رقیب سعی مینمود به نحوی برای خود افتخاراتی کسب نماید که در این مسیر از جعل احادیث و روایات در زمینه مهدویت نیز دریغ نورزیدند.
نظرات شما عزیزان:
|